برچسب: شعر
-
شعر سیزده استاد شهریار
یار و همسر نگرفتــــــم که گـــــــــــرو بود سرم تــــو شدی مادر و من با همه پیری پســـــــرم تو جگـــــرگوشه هم از شیر بریدی و هنـــــــوز من بیچـــــــاره همان عاشق خونیــن جگــــرم
-
شعر بی تو حمید مصدق در پاسخ به شعر کوچه فریدون مشیری
شعر بی تو حمید مصدق (در پاسخ به شعر کوچه فریدون مشیری)
-
شعر زیبای کوچه از فریدون مشیری
شعر زیبای ***کوچه*** فریدون مشیری بی تو، مهتابشبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم.